سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بیراهه


گه گاه که بند دلت پاره می شود...

نرم و بی صدا گام بردار به سویش..

اشک های گرم امانت را بریده

اما تو بند دلت را گره بزن به ضریحش، بی اذن دخول!...

چقدر دلت قرص می شود

چقدر قدم هایت استوار و چقدر نفس هایت آرام تر...

آنگاه می توانی به بهانه ی دلت دوباره برگردی کنارش...

اصلا می دانی؟!...

همین بهانه هاست که از همه چیز دنیا جانبخش تر است و . . .

آمده ام ... پناهم بده

پ.ن: آه... دو ســــــــــــال گـــذشـــ ـ ــتـــــ ـ ــــ آقا جان، دیدی؟!... بی خــــــــداحــ ــ ـ ـافــــظــی رفتم که دوباره بـــ ــ ــرگــ ــ ـ ـــردم، اما.....

ببخش که اون شـــــ ــــــبــــــــــ چشمامو بستم تا نــــــــبـــ ــ ـیـــ ــــنـــــ ــ ــ ـــم چطور دارم دور میشم ازت...

پ.ن: آقا؛ پـ ـ ـ ـ نـ ـ ـ اهـ ـ ـم می شوی؟... دلم شکست


نوشته شده در جمعه 91/10/22ساعت 8:47 عصر توسط قاصدک نظرات () |

Design By : Night Melody