بیراهه
اتل متل یه بابا ببین چقدر ساکته یکی یکیِّ دوستاش نیگا چقدر پیر شده دوستاشو گاهی وقتا یه بار شنیدم می گفت دوست ندارم ببینم غصه نخور بابا جون غصه ی بابای من چرا حروم خدا آخه اون آقا خوبه اون دختر رو نگاه کن اون پسرا رو ببین فردای روزگار، ما برو ازش بپرس که حرف حساب می زنی اما. . . آقای مهربونم
پ.ن: آقا فرزاد فروزش و علی خلیلی و مردونگیشون رو که یادتون نرفته؟ هوم؟!.. چند روز دیگه میشه سالگرد جوون مردی و معرفتشون، میشه سالگرد نهی از منکرشون که با خون خوشرنگ خودشون پای سند این واجب رو امضا کردن. پ.ن: این شعر رو پارسال نوشتم، که بعد از چند روز اون حادثه پیش اومد و با افتخار به شعرم اضافه شد . . . باید ببخشید، میدونم که به لطافت و زیبایی شعرای ابوالفضل سپهر نیست اما به خاطر فضای احساسیش خیلی دوسش دارم.
نحیف و زار و خسته
رو صورت بابا جون
چین و چروک نشسته
ساکت و آسمونی
آخه تو جوونی هاش
خیلی بوده نورانی
شهید میشن تو جبهه
اونو تنها میذارن
با یک عالمه غصه
بابای مهربونم
باباتَر شده انگار
اونم حالا، حالا که
خیلی خیلی جوونم
می بینه تو فیلم و عکسا
بغض می کنه، ساکته
هیچی نمیگه بابا...
همه ی اونا بی وفان
همونایی که نِشَستَن
توی بهشت الان!
بغضو توی نگات
الهی همیشه بخندی
لبخند باشه رو لبهات
آقا قول داده بیاد
درست میشه زمونه
درست میشن مشکلات
این دوره و زمونه س
این دنیا و مَردمش
هزار درد و بهونه س
به راحتی حلال شد؟
چرا آخه اون خانوم
راحت بی حیا شد؟
غیرتش کجا رفته؟
همسایه ی کناریش
شب؛ گرسنه می خوابه
ببین تو ظاهرش رو!
فردا میشه یه مادر
فردا میشه یه الگو
ببین چطور میخندن
با اون دخترایی که
پیش خودشون نشوندن
به اینا می خوایم بگیم مــَــرد
می خوان بشن یه بابا
باید باشن با غیرت
مرد تویی یا فرزاد؟
همون آقا فرزادی که
چشم واسه ناموسش داد...
عیب نداره بابا جون
ما هم خدایی داریم
دلمون به این خوشه
ما هم آقایی داریم
زخماش مرهم نداره
اما میاد زودِ زود
روی زخم دل ما
مرهم میشه دوباره...
خدا کنه به این زودیا از ذهنامون پاک نشده باشن که اگه شده با یه سرچ کوچولو تو اینترنت؛ همه چیز یادمون میاد و تازگی این زخم رو حس میکنیم...
پ.ن: راستی من و تو چقدر دنباله روِ این مسیریم؟
Design By : Night Melody |