بیراهه
کربلا را عشق،عالمگیر کرد قلبهای خسته را تسخیر کرد قصه عدل علی و کینه ها زوزه های خصم را، شبگیر کرد انتقام دیگری در راه بود تشنگان را تشنه کامی سیر کرد چون شنید از بلبلان سوز عطش رو به سوی کوچه ی تقدیر کرد عکس چشمانش،دل از دریا ربود با تبسم،آب را تحقیر کرد مشک از جانش مهم تر گشته بود دستها را طعمه ی شمشیر کرد
نوشته شده در دوشنبه 89/9/22ساعت
9:54 عصر توسط قاصدک نظرات () |
Design By : Night Melody |