پيام
+
ترسناكترين لحظه وصحنه،تو دانشگاه چي ميتونه باشه؟اينكه دقــيـقـا وقتي داري خيلي جــدي و بـاكــلاس درمورد 1موضوع مـهـم باجناب محترم رئـــيــس دانشكده صحبت ميكني،يه ســــــــوســــــــــك نه چندان دلچسب(به طول 5سانت!!)تشريف فرمابشه داخل اتاق و بياد سمت تو!و باعث بشه ازترس سكته كني و چشمات گرد شه اما فقط مراقب باشي وسط صحبتشون جيغ نكشي و هِي به اون سوسكِ التماس كني ك جون مادرت فقط زودتر ازينجا برو :دي
نجفي از قيدار
91/12/16
.: حسين :.
موفق باشي
/منم گداي فاطمه.س./
:)) ممنون. همچنين..
*زهرا.م
:دي
محمد تقي خوش خواهش
واي اگه جيغ ميزديد چقدر بايد مي خنديدم ......دي
ذره بين زنده
رييس دانشکده مگه نميترسه از سوسک؟ :))
محمد تقي خوش خواهش
صادق مگه تو ميترسي؟؟؟؟
ذره بين زنده
من و ترس؟ :))
/منم گداي فاطمه.س./
جناب خوش خواهش من كلي تهذيب نفس كردم كه فردا سوژه نباشم تو دانشگامون :دي // نميدونم جناب ذره بين.. آخه در راستاي ديد ايشون نبود فقط من ميديدمش! :((
ذره بين زنده
بهترين حرکت در اين لحظات: نزديک شدن به سوسک مربوطه + بالا بردن پا به ارتفاع 20 سانت + کوبيدن پا روي سوسک + 5 ثانيه درنگ = عمليات انجام شد!
محمد تقي خوش خواهش
ولي شانس آورديا.....ايشالله موفق باشين....
محمد تقي خوش خواهش
ماشالله عمليان کندور بود ديگه صادق جون داداش
/منم گداي فاطمه.س./
:)) جناب ذره بين اونجوري كه حيووني اعلاميه ميشه به زمين و تمام اجزاي شكمش مياد بيرون و احوال ما رو هم عوض ميكنه!! :-&
ذره بين زنده
چه ميشه کرد؟ :))
تبسم بهار ♥
:)))
محمد تقي خوش خواهش
هيچي به نظرم بايد دعا کرد همون کاري که خواهرمون کرد.
/منم گداي فاطمه.س./
بايد مثل مامانِ همون سوسك، قربون صدقه ي دست و پاي بلوريش رفت تا شايد راضي شد اون لحظه دست از سرمون برداره :دي
ذره بين زنده
:)) پر رو ميشه اونوقت بجز اتاق رييس دانشکده مجبوريد ايشون رو توي سلف هم زيارت کنيد! :)) همون عمليات کافيه
✔رسول عسگريان
............
/منم گداي فاطمه.س./
بله بله :)) من كه جراتشو ندارم پس انجام اين عمليات خطير رو به همون جناب مدير ميسپارم :دي
شبر
:)))
*سرفرازباشي ميهن من*
:D
گل پسر دنيا*محمد*
هههههه
ياسيدالکريم
:)