شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

+ دوشنبه صبح بود ساعت 8.رفته بوديم بدرقه شون كنيم... آخ كه چقدردوست داشتم همراهتون باشم،چقدرغصه خوردم،اون روزچقدر آه كشيدم از ته دل و بغض فرو دادم.اومده بودم حرف دل بزنم اما...چادرمو پوشيه كردم دلم ميخواست بشينم يه گوشه و زار زارگريه كنم بحال خودم..بحال لياقتِ نداشته م:-( جلوي اشكامو گرفتم كه تو اون چندثانيه ي آخر كه ميذارنتون داخل آمبولانس فقط نگاتون كنم...نگاه حسرت بار..نگاه شرمگين..نگاه ملتمس...
با خودم ميگم اون باباهايي كه دوستاشون تنهاشون گذاشتن، حالا چي ميكشن وقتي . . . :((( خدايا صبرشون بده كه از همه چيز قشنگ تره
من جا موندم:(
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله اسفند ماه
vertical_align_top