پيام
+
در باز ميشه و استاد وارد کلاس ميشه بلافاصله بعد از اون يه دختر خانوم مانتويي وارد ميشه... نگاهم دوباره برميگرده سمتش..لبخند روي لبم ميماسه. از تعجب کم مونده شاخ در بيارم! خداي من!! اين دختر همون هم کلاسي (ترم هاي اول) خودمه... همون که با جمع دوستامون ته کلاس مينشستيم و چقدر صميمي بوديم... اما اون از ما جدا شد..نع اشتباه کردم... از ما جداش کردن! هيچ کس نفهميد چرا يهو اينهمه تغيير کرد..

ميراب عطش
90/8/2

/منم گداي فاطمه.س./
هرکس درموردت يه چيزي ميگه... خودم روسياه تر از همه ام. اما دوست دارم گوشامو بگيرم که حرف هيچکدومشونو نشنوم... دوست دارم به همشون بگم من اطمينان دارم به اينکه اون با دل خودش نرفته به اين سمت و سو :(
/منم گداي فاطمه.س./
دختر خانومي که تا همين چند روز پيش يه دختر چادري بود. دختري که اگه ميديديش دوست داشتي کنارش بشيني و باهاش هم صحبت بشي. دختري که از نظر درسي رقيب سرسخت بچه هاي خيلي درسخون کلاس بود و خيلي خصوصيات خوبِ ديگه داشت... اما حالا بايد باشي و ببيني کيا دور و برش رو گرفتن... از دوستي با اون لذت نميبرن! فقط دارن سوء استفاده ميکنن همين:(
/منم گداي فاطمه.س./
اما تو هرروز بيشتر از قبل ثابت ميکني که به اين وضع رضايت داري:((... فقط نميدونم چرا اينهمه از ما فرار ميکني!؟
:::پوريا:::
من اينا رو تو دانشگاه ديدم.... طبيعيه
/منم گداي فاطمه.س./
:( طبيعي نيست... متاسفانه ديگه قبحش ريخته برامون.. بخاطر همينه كه طبيعي بنظر مياد!!
zohoor-e-monji
فقط مي تونم بگم خدا عاقبت همه ي ما رو ختم به خير کنه...
/منم گداي فاطمه.س./
ان شاالله..